شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ روزي سوراخ کوچکي در يک پيله ظاهر شد، شخصي نشست و ساعت‌ها تقلاي پروانه براي بيرون آمدن از سوراخ کوچک پيله را تماشا کرد. ناگهان تقلاي پروانه متوقف شد و به نظر رسيد که خسته شده و ديگر نمي‌تواند به تلاشش ادامه دهد. آن شخص خواست به پروانه کمک کند و با يک قيچي سوراخ پيله را گشاد کرد. پروانه به راحتي از پيله خارج شد؛ اما جثه‌اش ضعيف و بال‌هايش چروکيده بودند. آن شخص به تماشاي پروانه ادامه داد. او انتظار
او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود و پرواز کند؛ اما نه تنها چنين نشد و برعکس، پروانه ناچار شد همه عمر را روي زمين بخزد و هرگز نتوانست پرواز کند. آن شخص مهربان نفهميد که محدوديت پيله و تقلا براي خارج شدن از سوراخ ريز آن را خدا براي پروانه قرار داده بود تا به آن وسيله مايعي از بدنش ترشح شود و پس از خروج از پيله به او امکان پرواز دهد. گاهي اوقات در زندگي فقط به تقلا نياز داريم. اگر خداوند
اگر خداوند مقرر مي‌کرد بدون هيچ مشکلي زندگي کنيم فلج مي‌شديم؛ به اندازه کافي قوي نمي‌شديم و هرگز نمي‌توانستيم پرواز کنيم.
من اينو توي يه كتاب به اسم به سوي كاميابي خوندم...
سلام ،خوبه .
هشتمين ستاره
رتبه 0
0 برگزیده
300 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top